مداد مشهور

روزی مدادی می خواست یک داستان بنویسد. می ترسید که نوکش بشکند و مداد تراش او را کوتاه کند. پاکنی آمد و پرسید که چرا ناراحتی ؟ مداد گفت که می خواهد داستان بنویسد اما می ترسد که مداد تراش او را کوتاه کند. پاکن گفت : اگر داستان بنویسی ، مشهور می شوی. از آن روز به بعد مداد هر روز کوتاه تر می شد و هم هر روز مشهور تر ...

نظرات 1 + ارسال نظر
الهه حاج سعیدی جمعه 8 دی‌ماه سال 1391 ساعت 03:22 ب.ظ http://elahehajsaeidi.blogfa.com

خیلی زیبا بود...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد